خورشید عشق
ای دمت گلواژه ی عشق خدا
وی دلت سرچشمه ی شمس ضحی
ای تو تنها زیب وصف دلبری
وی سخن در وصف تو بس در ثنا
ای که مه شرمنده ی حسن رخت
وی جمالت دلبر آیینه ها
ای تو را سرو روان افکنده سر
و زرویت یوسف مصر در صفا
ای تو را خورشید عشقست و جهان
در پی افسون فانوس فنا
دل شده مجنون کویت تاابد
ای تو شمع وما همه پروانه ها
تشنه ی یک جرعه ی آبم بیا
ای لب لعلت خم می نابها
بس که جاری شد ز هجرت سیل اشک
پرخروشست روز و شب ارض و سما
مهدیا پرده ز رخ بگشا که من
از غم عشق توام گشتم فنا
:: موضوعات مرتبط:
اشعار مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حسین لطفی ,
شعر ,
اشعارشاعران ,
اشعار حسین لطفی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0